۲۳ خرداد ۱۳۹۶

چرا ما نتوانسته‌ایم؟

تصویر این نوشته، مربوط به پرده عمودی نصب شده در یکی از دفترهای کاری است، که فرادرس در آن‌ها فعالیت می‌کند. این دفتر را، سال ۱۳۹۱ اجاره کردیم و همان موقع، به یک نصاب پرده گفتیم، که بیاید و یک پرده حائل را، نصب نماید. من بیرون از دفتر بودم و وقتی که عصر به دفتر برگشتم و نتیجه را دیدم، واقعا متعجب شدم. پس از چندین بار بدقولی، نصاب محترم آمده بود، و این نتیجه کارش بود. به وضوح خط نصب پرده، عمود بر دیوار نیست و منظره ناخوشایندی را ایجاد کرده است.

۱۷ خرداد ۱۳۹۶

مروری بر انواع مغالطات – بخش یکم

مغالطه یا سفسطه (Fallacy)، اشتباهی منطقی است که به وفور در گفتار و یا نوشتار روزانه و در منابع مختلف انواع آن را می‌بینیم، و یا خودمان نیز، دانسته یا ندانسته، مرتکب آن می‌شویم. مغالطه زمانی اتفاق می‌افتد که یک نتیجه‌گیری یا بیان نادرست ارائه شود، به نحوی که این گفته یا نوشته، از پیش فرض منطقی درستی بهره نبرده باشد و یا، اساسا با پیش فرض‌های در نظر گرفته شده، گزاره مورد ادعا، قابل استنباط نباشد. مغالطات اشتباهات رایجی هستند و به شکل‌ها و انواع مختلفی، در محاوره یا متون مکتوب، می‌توان رد پای آن‌ها را دید.

۱۵ خرداد ۱۳۹۶

نمایشگاه کتاب و آینده نشر کاغذی

در این پست صوتی، به موضوع «نمایشگاه کتاب و آینده نشر کاغذی» پرداخته‌ام. موارد مهمی هستند که در این پادکست در مورد آن‌ها صحبت شده است و به زعم من، آینده تولید محتوا و صنعت نشر ایران، با توجه به مواردی که اینجا بیان شده‌اند، نیازمند توجه ویژه است. هم فرصت مهمی در پیش داریم و هم در صورت عدم توجه، تهدیدهای بزرگی در کمین ما هستند.

۷ خرداد ۱۳۹۶

سازهای مخفی

موسیقی یکی از هنرهای پرمناقشه و بحث برانگیز، به خصوص در کشور ما بوده است. تقریبا، هیچ فردی را نمی‌توان پیدا کرد که نسبت به موسیقی بی‌تفاوت باشد. چه کسی را می‌توان یافت که آوای ملکوتی مرحوم موذن‌زاده را در اذان معروف ایشان، که در دستگاه بیات ترک و گوشه روح الارواح تلاوت شده است، عاشقانه نشنیده باشد؟ واقعا می‌توان شاهکاری مثل ربنای استاد شجریان را با چیز دیگری جایگزین کرد؟ یا قطعاتی مثل «ای ایران»، «مرغ سحر»، و «الهه ناز» با صدای خوانندگان مختلف، حتما مقبول نظر میلیون‌ها ایرانی بوده است. هر فردی، با هر فکر و عقیده‌ای، حتما یک سبک موسیقی مطلوب برای خودش دارد؛ و خوشبختانه تنوع موجود در موسیقی ایرانی، از موسیقی‌های محلی گرفته، تا سنتی و مدرن، امکان پوشش انواع سلایق را فراهم کرده است.

۳ خرداد ۱۳۹۶

آرزوی ساعت‌ساز نابینا

سال‌های پایانی جنگ و آژیرهای وضعیت قرمز را، کم و بیش به یاد دارم. حقیقتا روزهای سختی بودند. خانه ما تا ۱۵ سالگی من، در غرب تبریز و نزدیک یک کارخانه کبریت‌سازی بود. برج‌های صنعتی این کارخانه، که شبیه آدمک‌های بزرگ بودند، در هنگام غروب آفتاب، منظره هولناکی داشتند. ۸ یا ۹ ساله بودم و هنوز فکر می‌کردم که یکی از آن آدمک‌ها، صدام است؛ ترس عجیبی داشتم. عمیقا معتقدم که جنگ، بزرگ‌ترین آفت بشریت است و امیدوارم، نه در ایران و نه در هیچ کجای جهان، جنگی در نگیرد.

۲ خرداد ۱۳۹۶

قطره قطره جمع گردد …

تا کنون در نوشته‌های متعددی، بیش از هر چیز دیگری، بر اهمیت کارهای کوچک تأکید کرده‌ام؛ چه خوب و چه بد. معتقدم اگر قرار است بهبودی در چیزی ایجاد شود، بهتر است به تدریج با گام‌های کوچک باشد. چرا که گام‌های بزرگ و آنی، حتی اگر مقدور باشند، امکان شکست و ریسک بالایی دارند.

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶

پروژه صدای عمیق

پیش از این در این پادکست [+]، به پروژه صدای عمیق (Deep Voice)، که محصول شرکت بایدو است، اشاره کرده بودم. این نرم افزار، یک سیستم تبدیل متن به گفتار (Text-to-Speech System)، یا به اختصار TTS است و در پیاده‌سازی آن، از روش‌های «یادگیری عمیق» استفاده شده است. در این پست صوتی، به معرفی کوتاه این پروژه پرداخته‌ام. در صورتی که علاقه‌مند به مطالعه بیشتر در خصوص این پروژه هستید، می‌توانید مقاله نوشته شده توسط اعضای تیم را، از این لینک [+] دریافت نمایید.

۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶

ظالمان روزمره

اغلب وقتی صحبت از صفت ظالم است، ما یاد پادشاهان خودکامه، خونخوار و سفاک می‌افتیم. اما ستمکاری و ظلمت گستری، نیازی به تخت پادشاهی ندارد. صاحب موتور سیکلتی که در تصویر این نوشته می‌بینید، الحق که ستمکار است. حتی به زعم من، ستمکارتر از پادشاهان بدنام تاریخ است. چرا که این فرد، تقریبا هر آنچه در توان داشته، به کار بسته است. اما مطمئن نیستم که مثلا، چنگیز خان مغول هم آیا واقعا همه تلاشش را کرد و همه امکاناتش را به کار بست، یا نه؟ اما آن طور که به نظر می‌رسد، این فرد، واقعا از آنچه در توانش بوده، حتی ذره‌ای کم نگذاشته است.

۸ اردیبهشت ۱۳۹۶

از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست …

صبح امروز برای خرید نان، از خانه بیرون رفتم. در حالی که پیاده به سمت نانوایی می‌رفتم، شاهد اتفاق ناخوشایندی بودم. مرد جوانی با ماشینش، در خلاف جهت مجاز، وارد کوچه‌ای شده بود، و در ماشینش را هم باز گذاشته بود؛ به نحوی که، افرادی که در مسیر صحیح می‌خواستند عبور کنند، به سختی می‌توانستند رد شوند. پیرمردی با ماشین سواری‌اش می‌خواست رد شود، و بوق ملایمی زد که این جوان، در ماشینش را ببندد و اجازه عبور بدهد. اما واکنش مرد جوان، به جای عذرخواهی و یا عمل به خواسته پیرمرد، این حرف بود که: «تریلی نیست که. رد میشه. برو. چرا بوق می‌زنی؟»؛ و چند حرف ریز و درشت دیگر، که نمی‌توانم بازگو کنم.

۶ اردیبهشت ۱۳۹۶

زبان روباتی و ارتباط درون سازمانی

اخیرا کلیپی تصویری دیدم که حاوی خبر مربوط به روبات‌هایی بود که، برای خودشان زبانی جدید را اختراع کرده‌اند. در این پست صوتی، با شروع از این موضوع، نکاتی در خصوص بهینگی ارتباط و اهمیت آن در کارایی یک سازمان و گروه، بیان شده‌اند.