چمدانهایی که پر میشوند …
پیش از این، دیالوگی از فیلم فهرست شیندلر را در اینجا نوشته بودم. یکی دیگر از سکانسهای بسیار جالب این فیلم بینظیر، مربوط به زمانی است که همسر اسکار شیندلر، پس از مدتها به دیدن او میآید. آنها در رستورانی نشستهاند و اسکار در مورد موفقیتهایی که اخیرا کسب کرده است، صحبت میکند. به نظر او، مردم آنجا به این زودیها اسم اسکار شیندلر را فراموش نخواهند کرد؛ مردی که با یک چمدان خالی آمد و با دو صندوق پر از پول، برگشت. در ادامه، او به مطلب جالبی اشاره میکند. متن دیالوگ را در ادامه آوردهام.