۱۲ بهمن ۱۳۹۶

آموزش و دانش، برای همه

در خرداد ۱۳۹۵، مطلبی در خصوص آموزش ناشنوایان در این لینک [+] نوشتم و در خصوص لزوم پرداختن به آموزش ناشنوایان، مواردی را بیان کردم. در همان نوشته آمده است: «طبق آمار رسمی، در ایران از هر دو هزار نوزاد، تقریبا ۵ مورد مبتلا به اختلالات شنوایی هستند و از این رو، اختلالات شنوایی، یکی از شایع‌ترین نقایص بدو تولد است. با این آمار، روزانه در ایران، حدود ۱۵ کودک ناشنوا یا کم‌شنوا متولد می‌شوند». آمار موجود از سال ۱۳۹۳، نشان می‌دهد که دست کم ۵۲۰ هزار ناشنوا و کم‌شنوا در ایران زندگی می‌کنند و سالانه حدود ۱۴۰۰ ناشنوای عمیق در کشور متولد می‌شوند. اما با کمی دقیق شدن در شرایط آموزشی این جمعیت، که یکی از شایع‌ترین معلولیت‌های حسی را در ایران دارند، متوجه می‌شویم که متأسفانه وضعیت آموزشی این عزیزان، به هیچ وجه مناسب نیست.

۲۴ مهر ۱۳۹۶

ضعفا را دریابیم

تصویر این نوشته، عکسی است که «کامیار عدل»، چند سال پیش و در میدان تجریش تهران ثبت کرده است. پیرزنی رنجور و بیمار، که برای تردد از ویلچر استفاده می‌کند و انتقال او از کف خیابان به پیاده‌رو، واقعا کاری سخت است. متأسفانه، این منظره بدیعی نیست؛ همه ما، هر روز مشابه این منظره را می‌بینیم و بارها آن را تجربه کرده‌ایم. کافی است یک بار، یک چمدان مسافرتی، ویلچر یا کالسکه بچه را به همراه خود داشته باشید، تا ببینید وضعیت راه‌ها و پیاده‌روهای ما چقدر نامناسب است.

سود شش دانگ!

مدتی قبل، روی یک بیلبورد تبلیغاتی، طرحی را دیدم که مربوط به یک بانک یا موسسه مالی بود. هدف از تبلیغ، تشویق مخاطب به سرمایه‌گذاری بود و عبارتی با این مضمون در طرح دیده می‌شد: سود شش دانگ! اما این چه اشکالی دارد؟ در این پست قصد دارم به یک ترفند شایع تبلیغاتی بپردازم که می‌توان آن را، در رده مغالطات منطقی طبقه‌بندی کرد.