قوری برنجی
فیلم قوری برنجی (Brass Teapot)، به کارگردانی خانم راما دِوی موسلی، و محصول سال ۲۰۱۳، فیلمی نه چندان مطرح، اما حاوی مضامینی جالب است. داستان فیلم، مربوط به زوجی جوان است که وضعیت مالی چندان خوبی ندارند. مرد جوان از شغل و درآمد مناسبی برخوردار نیست و همسرش نیز، به دنبال یافتن کار است تا بتواند در برآورده کردن مخارج زندگی، به شوهرش کمک کند.
مهمترین آرزوی این زوج، پولدار شدن است. در این وضعیت، ناگهان سر و کله قوری برنجی در زندگی این دو پیدا میشود و آنها را به دردسری بزرگ میاندازد. اگر این فیلم را ندیدهاید، شاید بهتر باشد خواندن ادامه این متن را، به بعد از تماشای فیلم موکول نمایید.
قوری برنجی، استعاره از همه سیستمها و فرایندهایی است که محنت همیشگی بشر، در مسیر ثروت اندوزی و اهداف دنیوی را باعث شدهاند. این فیلم راوی این حقیقت تلخ است که انسانها، بی آن که بدانند و به سادگی، گرفتار «قوری برنجی» خودشان میشوند و زمانی فرا میرسد که حاضرند برای رسیدن به هدفشان، هر چیزی را فدا کنند. همان طور که در این فیلم، آلیس و جان، حتی حاضر شدند زندگی همسایهها و خویشاوندان را، به هم بریزند، و حتی نقشه قتل دیگران را بکشند.
در یکی از سکانسهای مهم این فیلم، آلیس و جان به دنبال جایی بودند که بیشترین عذاب و زجر برای مردم در آنجا به وجود میآید؛ اگر چنین محیطی وجود نمیداشت، قطعا خودشان نسبت به ایجاد آن اقدام میکردند. اما صاحبان این افکار پلید، جنایتکار نبودند؛ انسانهای سادهای بودند که به مرور، این افکار در ذهنشان ریشه دواند. قوری برنجی، داستان انسانهای سرگشتهای است که هدفشان مهمتر از وسیلهشان است. انسانهایی که دیر یا زود، همه چیز را، حتی خودشان را میبازند.