27 ژوئن 2017

متن مصاحبه با مجله الکترون دانشگاه تبریز

متن مصاحبه با مجله الکترون دانشگاه تبریز

چند ماه قبل، آقای مهندس سهیل دولت آبادی، از دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق در دانشگاه تبریز، با من تماس گرفتند و خواستند که مصاحبه‌ای با من داشته باشند. اخیرا اطلاع دادند که این مصاحبه در «مجله الکترون» به چاپ رسیده است، که در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تبریز منتشر می‌شود. طبق عادت، اکنون که این مصاحبه در مرجع اصلی آن منتشر شده است، من نیز متن آن را در همین جا منتشر می‌کنم تا اگر این سئوالات برای افراد دیگری مطرح می‌شوند (که حتما همین طور است)، شاید بتواند راهگشا باشد.

متن مصاحبه با مجله الکترون را، عینا در همین جا می‌آورم و امیدوارم که مورد استفاده دوستان و همراهان گرامی، قرار بگیرد.

متن مصاحبه

دکتر سیدمصطفی کلامی هریس، یکی از دو بنیانگذار سازمان علمی-آموزشی فرادرس است که هم اکنون از مدیران ارشد و مدرسین این مجموعه نیز می‌باشد. وی دارای مدرک دکترای تخصصی (PhD) مهندسی برق، با گرایش مهندسی کنترل، از دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و قطب علمی کنترل صنعتی است. از افتخارات علمی او، می‌توان به کسب مقام نخست جشنواره خوارزمی در شاخه ریاضی اشاره نمود. از میان علایق پژوهشی و مطالعاتی وی، می‌توان هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، بهینه‌سازی هوشمند، یادگیری تقویتی، داده کاوی، سیستم‌های کنترل هوشمند و تخمین حالت سیستم‌های دینامیکی را نام برد. انتشار و ارائه بیش از ۲۰ عنوان مقاله علمی در مجلات و همایش‌های علمی خارجی و داخلی، از جمله آثار و دستاوردهای علمی و پژوهشی ایشان است. وی تا کنون در تألیف چندین کتاب نیز مشارکت داشته است، که از میان آن‌ها، می‌توان به کتاب «الگوریتم‌های فرا ابتکاری» اشاره کرد، که مرجع درسی دانشگاهی است.

دکتر کلامی از سنین نوجوانی مهارت‌های برنامه‌نویسی را آموخته است و به موازات تحصیلات دانشگاهی، همواره این بُعد از مهارت‌های فنی را نیز توسعه داده است. وی تجربه برنامه‌نویسی با زبان‌های مختلفی را دارد، که از میان آن‌ها می‌توان به سی، سی پلاس پلاس، سی شارپ، جاوا، ویژوال بیسیک، PHP و متلب اشاره نمود. با این حال که بیشترین تجربه وی، برنامه‌نویسی تحت ویندوز بوده است؛ اما تجاربی هم در زمینه پیاده‌سازی و توسعه برنامه‌های تحت وب دارد. از ۱۴ سال پیش تا کنون، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های فعالیت آموزشی وی، تدریس برنامه‌نویسی بوده است. بخش قابل توجهی از آموزش‌های او در فرادرس نیز، به همین موضوع اختصاص دارد و از نظر محتوایی نیز، اغلب مباحث علمی و آکادمیک را پوشش می‌دهد. برنامه‌نویسی برای مقاصد آکادمیک و علمی، یکی از نیازمندی‌های جامعه علمی و صنعتی ایران است، که به اعتقاد ایشان، در ایران کمتر در این زمینه کار شده است و در آموزش‌های ارائه شده توسط ایشان در فرادرس، سعی شده است که این موارد تخصصی، تا حد امکان پوشش داده شوند.

از نظر وی، نیاز به منابع آموزشی و مطالعاتی برنامه‌نویسی علمی و آکادمیک، محدود و منحصر به ایران نیست و یک نیاز بین‌المللی محسوب می‌شود. از این رو، از تابستان سال ۱۳۹۴، او و همکارانش یک پروژه جدید را با نام یارپیز (Yarpiz) آغاز کرده‌اند که قرار است نسخه بین‌المللی فرادرس باشد. در حال حاضر، در کنار بیش از پنجاه پروژه تخصصی که توسط تیم یارپیز پیاده‌سازی شده و به اشتراگ گذاشته شده است، چند عنوان آموزش ویدئویی نیز به زبان انگلیسی در یارپیز تهیه شده‌اند که تا کنون توسط بیش از ۳۴۰۰ دانشجو از ۱۱۶ کشور جهان، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

در ادامه سئوالاتی را با ایشان مطرح کرده‌ایم و پاسخ‌های مربوطه آمده اند.

پرسش: قبل از این که به بحث‌های فنی وارد شویم، اجازه دهید این سوال را مطرح کنم که چیزی که در وبلاگ‌تان دیده می‌شود این است که شما به جز فیلد مورد مطالعه‌تان به موضوعات دیگری هم توجه دارید، از محیط زیست گرفته تا هنر و حتی شعر هم می‌گویید. چقدر مهم است که به طور کلی یک دانشجو چنین خصوصیتی داشته باشد؟

پاسخ: قبل از هر چیزی، از بابت ترتیب دادن این مصاحبه تشکر می‌کنم. اما در پاسخ به سئوالتان، همان طور که می‌دانیم، انسان ذاتا یک موجود چند بعدی است و برای یک دانشجو، محصل بودن، فقط یکی از ابعادی است که می‌تواند داشته باشد. قطعا بسیاری از مخاطبان این مصاحبه نیز، در ابعاد دیگری غیر از آن چه به آن اشتهار دارند، فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند. در کل، آنچه از فضای وبلاگ شخصی مرا توصیف کردید، موضوع چندان غریبی نیست. اما باید اعتراف کنم که تنوع در علایقم، شاید کمی بیش از نرمال است. اما این چند بعدی بودن، واقعا می‌تواند مفید باشد. مثلا هر فردی که مهارتی هنری را، در هر شاخه‌ای که باشد، دنبال کند و در خود پرورش دهد، کمک بزرگی به خودش برای تامین بهداشت روانی کرده است؛ این نکته، احتمالا مهندس بهتری از یک دانشجوی برق خواهد ساخت.

پرسش: شما دانشجوی سه دانشگاه مختلف در سه شهر مختلف بوده‌اید. تا چه حد این موضوع برای شما چه از لحاظ آکادمیک و چه شغلی مفید بوده است؟ چقدر تحصیل در شهر دیگری را به دانشجویان توصیه می‌کنید؟

پاسخ: این یکی از بهترین اتفاقاتی است که می‌تواند برای یک دانشجو بیافتد که کارشناسی را در تبریز، کارشناسی ارشد را در مشهد، و دکتری را در تهران به پایان رسانده باشد. واقعا تجربه مهم و قابل توجهی است. کمترین دستاوردی که در این مسیر به دست می‌آید، آشنایی با دیدگاه‌های مختلف علمی و اساتید برجسته و بعضا گمنام است. در خصوص مقطع کارشناسی، من تحصیل در شهر دیگری را چندان توصیه نمی‌کنم؛ اما معتقدم برای مقاطع تحصیلات تکمیلی، می‌شود و بعضا باید تحصیل در یک شهر دیگر را تجربه کرد. درس‌هایی در این موضوع هستند، که در هیچ کلاسی نمی‌توان آن‌ها را آموخت. در مقابل، برخی از دوستانم را هم می‌شناسم که هر سه مقطع تحصیلات دانشگاهی خود را، در یک دانشگاه پیش برده‌اند. علی رغم این که این افراد را موفق می‌دانم، اما به هیچ وجه چنین حالتی را پیشنهاد نمی‌کنم.

پرسش: جایی در وبلاگ‌تان آگهی استخدام زده‌اید و اینجور بیان کرده‌اید که فرادرس قصد دارد در امر پژوهش نیز فعال باشد. کمی در مورد این نگرش جدید صحبت کنید و اینکه هدف نهایی‌تان از این حرکت پژوهشی چیست؟

پاسخ: ما در فرادرس موضوع آموزش را به عنوان یک اولویت در نظر گرفته‌ایم؛ چرا که آن را اصلی‌ترین ابزار ایجاد توسعه پایدار در کشور می‌دانیم. منظورمان از آموزش نیز، مباحث عملی و کاربردی است. چیزی که اغلب در نظام سنتی آموزشی، نه در ایران بلکه در همه جای دنیا، اغلب مغفول واقع می‌شوند. ما فرادرس را یک دانشگاه می‌دانیم و با همین دید آن را تاسیس کردیم. علی رغم این که تا کنون فرصتی برای توسعه فعالیت‌های پژوهشی در فرادرس فراهم نشده است، اما هم اکنون این فرصت در دسترس است، تا با یک رویکرد نو و فرادرسی، موضوع پژوهش را نیز پیگیری کنیم. هدف ما، حمایت از ایده‌ها و پژوهشگران است؛ به نحوی که نتایج این موارد به صورت مستقیم در صنعت و به طور خاص در خود کسب و کار فرادرس، مورد استفاده باشند. مثلا، اگر دانشجویی یا فردی در حوزه هوش مصنوعی باشد، و بتواند یک سیستم پیشنهادگر خوب را طراحی کند، ما آماده‌ایم با وی همکاری کنیم و اگر در حال انجام پایان‌نامه است، پرداخت پژوهانه و هر نوع حمایت دیگری را می‌توانیم متقبل شویم. مستقل از این، افرادی که قصد دارند کار علمی انجام دهند و می‌خواهند که پژوهش علمی، شغل ایشان باشد، ما امکان جذب این فرد را در زمینه‌های مورد نیاز مجموعه داریم. این موضوع، شباهت زیادی به آزمایشگاه‌های تحقیقاتی گوگل و یا مایکروسافت دارد.

پرسش: در مصاحبه‌ای که با یکی از وبسایت‌ها انجام داده بودید، درباره نیاز به گذر از سیستم قدیمی آموزش به نوع جدید صحبت کردید و مثالی که زدید نیز جالب بود، اینکه تعداد دانشجویای که در فرادرس در همین مدت محدود آموزش داده‌اید را اگر می‌خواستید با نظام متداول آموزش دهید بیش از ۴۰ سال طول می‌کشید. به نظر شما چه تغییراتی در سیستم کنونی دانشگاه نیاز است؟ و اگر ممکن است برای ملموس شدن یک مثال بزنید. دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی چه حرکتی در این مورد انجام داده‌اند؟

پاسخ: یکی از مهم‌ترین تغییرات، آینه‌ای کردن کلاس‌های درس است. ایده Flipped Classroom، بر روی موضوع بسیار مهمی تاکید دارد. برگزاری کلاس درس، بسیار بسیار هزینه بر است. اصولا زمان کلاس درس، باید صرف موضوعی بشود که دانشجو یا دانش‌آموز نمی‌توانست در بیرون از کلاس و به تنهایی آن موضوع را به پیش ببرد. با یک بررسی ساده، می‌توانیم متوجه شویم که غیر بهینگی اکثر کلاس‌های درس، از کجا ناشی می‌شود. طبق آمار موجود، در کل جهان، حدود سی درصد موسسات آموزشی، این ایده را پیاده کرده‌اند. سی درصد نیز، در حال برنامه‌ریزی برای این موضوع هستند. چهل درصد باقی مانده، هیچ برنامه‌ای برای این موضوع ندارد، که متأسفانه اغلب موسسات آموزشی ایران، در این ۴۰ درصد طبقه‌بندی می‌شوند. این موضوع، بسیار حیاتی است. چرا که نظام آموزشی سنتی، نمی‌تواند همگام با رشد سریع علوم پیش برود. سی سال پیش، یک مهندس برق، طی ۱۰ سال، می‌توانست به بخش قابل توجهی از علوم مربوطه این حوزه مسلط شود. اما هم اکنون، عملا این موضوع منتفی شده است. باید بخشی از دانش را فرا گرفت، که مستقیما در صنعت قابل استفاده است؛ همین غربال کردن، یک نوع خاصی از هوشمندی را لازم دارد. با پیشرفتی هم که در هوش مصنوعی به وجود آمده است، بعید نیست تا ۴۰ سال بعد، اصولا نیازی به تربیت کارشناسان با مهارت‌های تشخیصی وجود داشته باشد. تنها چیزی که هوش مصنوعی برای انسان باقی خواهد گذاشت، موقعیت‌های شغلی خلاقیت محور است که البته نیاز به برخورداری از آموزش مناسب دارد. در این میان، هر جامعه‌ای که کلید این کار را به دست بیاورد، آینده از آن اوست.

پرسش: بسیاری از مسولین دانشجویان را سرزنش می‌کنند که با ادامه تحصیل‌شان موجب بیکاری خود می‌شوند، ولی از طرفی واقعیت جامعه، عدم وجود شغل و یا عدم وجود بستر مناسب برای تاسیس شرکت است (خلاء‌های قانونی و کاغذبازی‌های اداری). به عنوان یک کارشناس در زمینه استارت آپ چه گام هایی مسولین می‌توانند بردارند تا دانشجویان و به طور کلی جوانان آماده به کار، به سمت ایجاد استارت آپ سوق پیدا کنند؟

پاسخ: قبل از همه، جا دارد تاکید کنم که تحصیلات نه یک هدف، بلکه یک مسیر و وسیله است. بعضا همین نکته، باعث ایجاد ناهماهنگی می‌شود. اصولا، دانشگاه باید در خدمت فضای کسب و کار باشد و با پرداختن به زمینه‌های کاربردی، افراد را برای ورود به دنیای کسب و کار، آماده‌تر کند. اما در عمل این طور نیست. حتی بعضا تحصیلات به عاملی باز دارنده تبدیل می‌شود. به نظر می‌رسد، اگر نیازهای صنعت در قالب پروژه‌های کوچک برای دانشجویان تعریف شوند، هم دانشگاه و دانشجو عوایدی از این مسیر خواهند داشت، هم صنعت به پیش خواهد رفت، و هم این که اصولا دانشجو یک شغل خواهد داشت که تجارب زیادی را هم در آن مسیر فرا خواهد گرفت. نیازی به این نیست که همه کارآفرین باشند و یا به خود اشتغالی بپردازند. بسیاری از دانش آموختگان، مشکل‌شان این نیست که برای خودشان کار کنند یا برای دیگری؛ مشکل‌شان این است که اساسا از تحصیلات‌شان نمی‌توانند استفاده کنند. حال یا زمینه این کار در صنعت فراهم نیست و یا این که اساسا مهارتی که به درد صنعت بخورد، در این دانشجو پرورش داده نشده است. تحکیم ارتباط میان فضای کسب و کار و دانشگاه‌ها، اصلی‌ترین موضوعی است که می‌توان از آن شروع کرد. این باعث می‌شود که دانشجو و دانشگاه، به جای مصرف کننده بودن، مولد باشند؛ موضوعات پایان‌نامه‌ها با دقت بیشتری تدوین شوند؛ مسیر تحصیلات به موارد کاربردی‌تر همگرا خواهد شد؛ و صنعت نیز، به واسطه دانش موجود در نسل جدید، یک پوست اندازی را تجربه خواهد کرد.

پرسش: همان طور که مشهود است، با سیر رو به رشدی در تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی مواجه هستیم که زنگ خطری برای سیستم آموزشی و همچنین جامعه است. به نظر شما چه کسی با چه خصوصیاتی برای ادامه تحصیل مناسب است که در ادامه نیز دچار پشیمانی نشود؟

پاسخ: متأسفانه بسیاری از جوانان، بهترین زمان‌های خود را صرف تحصیلات می‌کنند؛ در حالی که شاید علاقه درجه چندم ایشان، موضوعات علمی است. این حجم از دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی، به هیچ عنوان مناسب نیست. متأسفانه خروجی این فرایند را، که اغلب به صورت مقاله است، به عنوان تولید علم در کشور ما ترجمه کرده‌اند، که من البته به شدت با این موضوع مخالفم. تولید علم، مفهوم به مراتب پیچیده‌تری است و قطعا انتشار چند صد هزار مقاله، به تنهایی نمی‌تواند نشان دهنده رشد علمی باشد. از طرفی، عجیب است که بسیاری از افراد نیز، ادامه تحصیل را بیشتر به منظور خرید زمان و به تاخیر انداختن برخی موارد استفاده می‌کنند. مشکل اینجاست که فضای آکادمیک در ایران، اکوسیستمی مستقل از صنعت برای خود دارد، که بسیاری از استعدادها را، در بهترین حالت به سمت تدریس در دانشگاه هدایت می‌کند. این در حالی است که صنعت ما، به صورت حیاتی به استعدادها و افکار جدید احتیاج دارد و بخش اندکی از بودجه فکری مورد نیاز در صنعت، به صورت کامل برآورده و تامین می‌شود.

پرسش: فرض کنید دانشجویی علاقه‌مند به تحصیل در دوره دکتری است ولی نیاز به درآمد زایی دارد. از طرفی همان طور که می‌دانیم دکتری در خارج از کشور شغل محسوب می‌گردد و دانشجو می‌تواند با پژوهشی که انجام می‌دهد علاوه بر خرج دانشگاه، خرج روزانه خود را نیز تامین کند. چه ساز و کار و چه تغییری نیاز است که دانشگاه های مانیز به این سمت حرکت کند؟ اگر ممکن است یک مثال نیز بزنید. همچنین خود دانشجو آیا می‌تواند در ضمن تحصیل با تاسیس استارت آپ در حوزه مورد مطالعه‌اش خرج تحصیلش را نیز تامین نماید؟

پاسخ: تاسیس کسب و کار توسط یک دانشجو، و یا هر فرد دیگری، واقعا یک سهل ممتنع است. مشکلات و موانع خاص خودش را دارد، و از مباحث مالی که بگذریم، به منابع قابل توجهی زمانی و تمرکزی احتیاج دارد. اداره یک کسب و کار، به قدری پیچیده و سنگین است، که به زعم من، تعداد اندکی از افراد می‌توانند بدون لطمه دیدن روند تحصیلی‌شان، این موضوع را پیش ببرند. کمترین اثرش، طولانی شدن بازه تحصیلات است، که می‌تواند صدماتی را در پی داشته باشد. این یک راه حل عمومی نمی‌تواند باشد؛ چرا که واقعا نیازمند قابلیت‌های خاص است. اما اگر دانشگاه تمایل به حل این معضل داشته باشد، راه حل پیشنهادی‌ام را قبلا گفتم: هدایت دانشجویان، فرایند آموزش و پایان‌نامه‌های دانشجویی به سمت نیازهای فضای صنعت و کسب و کار؛ که البته این موضوع فرایندی زمان‌بر است. یک راهکار دیگر نیز این است که منتظر ایجاد تغییرات عمده نمانیم. دانشگاه، نمی‌تواند و به زعم من نباید، تنها منبع آموزشی باشد. برخی مهارت‌ها، به راحتی قابل آموختن هستند که شاید در آینده نزدیک، مجال پرداختن به آن‌ها در دانشگاه فراهم نشود. داشتن چنین مهارت و دانشی در سبد دارایی‌های فکری، می‌تواند به افراد کمک کند که درآمدی مطمئن را داشته باشند و دوران تحصیل را، با موفقیت و بدون دغدغه پشت سر بگذارند.

پرسش: شاید این سوال به گونه‌ای ادامه سوال قبل باشد. چگونه می‌توان صنعت‌گران را مجاب به ارتباط با دانشگاه کرد، به گونه‌ای که بتوان بخشی از هزینه‌های دانشجوی تحصیلات تکمیلی را از این طریق تامین نمود؟ آیا در این زمینه اقدامی هم در کشور مشاهده کرده‌اید؟

پاسخ: موتور محرک صنعت، فقط یک چیز است: رقابت. متأسفانه، حاشیه امنی که در سایه قوانین گمرکی برای برخی صنایع فراهم شده است، حس رقابت را مخدوش کرده است. اگر این حاشیه امن وجود نداشته باشد، و این خاطر جمعی خود ساخته برچیده شود، اصول تجارت حکم می‌کنند که صنایع خود را به روز کنند. الان حرکت‌های عمده را در این حوزه نمی‌بینیم. این موضوع یک دلیل ساده دارد: صنایع نسبت به این موضوع احساس نیاز نمی‌کنند؛ منافع‌شان در خطر نیست. اگر این احساس نیاز ایجاد شود، طبیعی است که تلاش‌های صنایع را برای ارتباط با پژوهشگران خواهیم دید. نیازی هم نیست با دانشگاه در ارتباط باشند؛ صنایع خودشان به دنبال جوانی با انگیزه خواهند بود تا او را استخدام کنند و از ادامه تحصیل بدون علاقه توسط وی، پیشگیری کنند. نیازشان این را ایجاب خواهد کرد.

پرسش: چیزی که دیده می‌شود تسلط شما به زبان‌های مختلف برنامه‌نویسی است؛ در صورتی که گرایش شما مهندسی برق است و نه مهندسی کامپیوتر. تا چه حد یاد داشتن برنامه‌نویسی به یک مهندس برق (مثلا گرایش قدرت) در بازار کار می‌تواند کمک کند؟ از کجا می‌توان نیاز بازار در این باره را فهمید و به طور کلی برای دانشجویی که در ابتدای کارشناسی است، تسلط به کدام زبان و نرم افزار را توصیه می‌کنید؟ و اینکه دروس فرادرس تا چه حد می‌تواند به دانشجو برای آماده شدن به محیط صنعت کمک کند؟

پاسخ: متأسفانه درس برنامه‌نویسی در دانشکده‌های مهندسی، به صورت جدی و کافی تدریس نمی‌شوند. پیش از همه، این که به جای آموختن زبان برنامه‌نویسی C، احتمالا زبان برنامه‌نویسی و نرم‌افزار متلب، بهترین انتخاب برای بسیاری از رشته‌های مهندسی، از جمله مهندسی برق است. یک درس سه واحدی نیز، به هیچ وجه برای زمان حاضر کافی نیست. اهمیت برنامه‌نویسی در مهندسی برق، اگر بیشتر از دروس ریاضی نباشد، کمتر نیست. این یک مهارت اساسی برای یک مهندس برق است. به عنوان زبان دوم نیز، پیشنهاد من، یاد گرفتن یکی از زبان‌های برنامه‌نویسی سی شارپ و/یا جاوا است. این زبان‌های مثل زبان C محدود نیستند؛ مانند C++ نیز پیچیده نیستند. در عین حال، به دلیل شیئ گرا بودن، نظام فکری یک مهندس برق را تحت تاثیر قرار می‌دهند و قابلیت‌های ویژه‌ای را به او اضافه می‌کنند. این تفکر، در کنار نگاه سیستمی موجود در مهندسی برق، یک ابزار بی‌نظیر برای ابتکار و خلاقیت خواهد بود. این مهارت، چیزی است که زمینه را برای اشتغال یک فرد، بسیار مساعد خواهد کرد. اگر قصد آموزش برنامه‌نویسی را دارید، خوشبختانه امروزه منابع فراوانی، از جمله آموزش‌های فرادرس وجود دارند. جالب است که تا اوایل زمستان ۱۳۹۵، قریب به چهارده هزار نفر از آموزش‌های فرادرس برای آموختن برنامه‌نویسی استفاده کرده‌اند.

پرسش: بگذارید این چند خط به آرزوهای شما اختصاص یابد. چه آینده‌ای را برای خود و فرادرس متصور هستید؟ به طور خاص دانشگاه تبریز چه کمکی در این زمینه به شما می‌تواند بکند؟

پاسخ: من همه موقعیت‌های ریز و درشتی را که در پیش رو داشتم، صرفا به خاطر فرادرس نادیده گرفتم. از این رو، آینده شخصی من و فرادرس، به هم گره خورده‌اند. آنچه از آینده نه چندان دور فرادرس می‌توانم بگویم، این است: یک شبکه اجتماعی مبتنی بر دانش و آموزش، برای همه ایرانیان، از هفت ساله تا هفتاد ساله. در واقع، هر چه از مهارت و دانش بخواهید یاد بگیرید، فرادرس برای شما پیشنهادی خواهد داشت. در کنار این موضوع، بازار آموزش آنلاین، حجم قابل توجهی از درآمد را برای کشور می‌تواند داشته باشد. فکر می‌کنم، در طی سال‌های آینده، اخبار خوبی را از ارائه آموزش‌های فرادرس در نسخه بین‌المللی آن، خواهیم شنید. ما در این حوزه، حرف‌های زیادی برای گفتن داریم. دانشگاه‌ها، و به طور خاص دانشگاه تبریز، بزرگ‌ترین کمکی که می‌توانند به فرادرس و توسعه آموزش آنلاین نمایند، معرفی مدرسین مجرب و خوش بیان به سازمان علمی-آموزشی فرادرس است. ما البته در حال رایزنی با نهادهای ذی ربط برای اختصاص امتیازهای خاص به مولفین و مدرسین فرادرس هستیم؛ اما خود دانشگاه‌ها، می‌توانند امتیازهای موثر در ارتقای رتبه علمی را برای فعالیت‌های حوزه نشر دیجیتال (همانند نشر کاغذی)، در نظر بگیرند. این بزرگ‌ترین کمکی است که این موسسات می‌توانند برای توسعه آموزش آنلاین داشته باشند. و البته، این یکی از مولفه‌های مهم ایجاد توسعه پایدار است که اثرات آن، از هم اکنون کاملا مشهود است.

اشتراک‌گذاری این مطلب:
  • facebook
  • twitter
  • gplus

با من در شبکه‌های اجتماعی همراه باشید:

دیدگاه خود را بیان کنید

دیدگاه‌ها