شرایط لازم و کافی
تصویر این نوشته، یکی از تصاویر مشهور خورشید گرفتگی و مربوط به سال ۱۹۹۹ میلادی است. کسوف یا خورشید گرفتگی، یکی از مثالهای جالب برای مفهوم شرط لازم و کافی است. طلوع خورشید و حضور آن در آسمان، شرط لازم برای دریافت نور خورشید بر روی کره زمین است؛ اما شرط کافی نیست. چرا که با قرار گرفتن ماه در جلوی خورشید و وقوع کسوف، علی رغم برقرار بودن شرط لازم، کماکان ما قادر به دریافت نور خورشید، نخواهیم بود.
اما چرا به این موضوع میپردازم؟ و چرا این موضوع مهم است؟ بسیاری از ما، شرایط لازم را، خیلی بیشتر از شرایط کافی دوست داریم. البته نه به خاطر مفید بودنشان؛ بلکه به خاطر آن که به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه، میتوانیم پشت شرایط لازم پنهان شویم، و خودمان را تبرئه کنیم. اما بر عکس، اغلب ما شرایط کافی را دوست نداریم؛ چون زمانی که این شرایط فراهم شوند، چارهای جز نمایش عملکرد مناسب نداریم.
یکی از رایجترین انواع مغالطات منطقی، مغالطه علت جعلی (False Cause) است که یکی از حالات آن به این صورت است که افراد در مواجهه با چند شرط لازم، سعی میکنند یکی را به عنوان شرط کافی معرفی کنند و از پرداختن به سایر شرایط، خودداری میکنند. به عنوان مثال، بسیاری از افراد، عدم دسترسی به سرمایه را، به عنوان بزرگترین مانع در مسیر موفقیت میدانند. اما مشکل اصلی این افراد، زمانی بروز پیدا میکند که اتفاقا به یک سرمایه دسترسی پیدا میکنند و مشخص میشود که نبود سرمایه، مشکل اصلی این افراد نبوده است و مشکلات این افراد، در محدوده ذهنی و جسمی خودشان بوده است.
بسیاری از افراد را دیدهام، که با تکیه بر کمبودهایی که بیرون از فضای ذهنیشان و در دنیای واقعی وجود دارند، تلاش برای بهتر شدن را بیهوده دانستهاند و هر انگیزه و امیدی را، واهی و ساده انگارانه دیدهاند. یکی فقیر بودن را بهانه کرده است؛ دیگری ندانستن را دستاویز قرار داده است؛ دیگری شانس را مقدم بر همه چیز دانسته است؛ یکی بالا رفتن سن را مانع اصلی کارش معرفی کرده است؛ و همه اینها، نمونههایی هستند که افراد در پشت یک شرط (که الزاما لازم هم نیست) پنهان میشوند. این یک مغالطه رفتاری است که متأسفانه بسیار شایع است و خسارتهای فراوان فردی و اجتماعی را به بار آورده است.
آرش
بسیار عالیی
hasansadeghnejad@yahoo.com
سلام انصافا دقیق بود