ترکش کلمات و ارواح زخمی
هفته گذشته، در یکی از ایام تعطیل، در منزل مشغول به کار بودم. فردی در حال عبور از کوچه، مشغول صحبت با تلفن همراه بود. صدایش به قدری زیاد بود، که انگار در منزل ما مشغول مکالمه بود. اما مشکل، فقط صدای بلند این فرد نبود. او در حال مشاجره بود و از کلمات بسیار رکیکی استفاده میکرد. هم حس بدی را منتشر میکرد و هم ادبیات نامناسبی را اشاعه میداد.
خودم را جای پدر و مادری گذاشتم که سالهاست برای تربیت فرزندشان زحمت کشیدهاند، و این فرد بیملاحظه، این کلمات را در فضای خانه این افراد منتشر میکند. واقعا چه کسی این حق را به او داده است؟ چرا برخی از افراد این قدر بی ملاحظه هستند؟
هر زمان داعش یا هر گروه تروریستی دیگری، در گوشهای از دنیا بمبی منفجر میکند، همهمان ناراحت میشویم. این شهروند بیملاحظه نیز، به زعم من، دست کمی از داعش ندارد. فقط ترکشهای بمبی که منفجر میکند، از جنس «کلمه» هستند و به جای جسم، روح انسان را زحمی میکنند. و البته، زخم روح، اغلب از زخم جسم ماندگارتر و عمیقتر است.
متأسفانه موضوع «بهداشت روانی» در کشور ما، به هیچ عنوان جدی گرفته نمیشود. بر خلاف فضای اعتقادی حاکم بر جامعه، که روح را مقدم بر جسم میداند، نه از طرف مردم و نه از طرف نهادهای مسئول، تلاشی خاص برای بهبود سلامت روانی انجام نمیشود. اما همین سهل انگاری عمومی، هزینههای بسیار زیادی را به کشور تحمیل میکند. کمترین اثرات این موضوع را، با نیم ساعت توقف در کنار یک خیابان، و رصد رفتار مردم میتوانید ببینید.
morteza
عالی بود استاد
رضا ریخته گر دزفولی
سلام آفرین بر شعور و معرفت شما کلماتتان را باید با طلا بر سر در هر خانه نوشت