23 می 2016
ما در خانه خود غریبهایم
پروژه ژنوم انسان که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ اجرا شد، با خواندن دنباله ژنی کامل انسان به کار خود پایان داد. این پروژه، کماکان بزرگترین همکاری پروژهای در حوزه زیستشناسی محسوب میشود. پروژه میکروبیوم انسان نیز، یک پروژه مشابه است که در سال ۲۰۰۸ با بودجه ۱۱۵ میلیون دلاری شروع به کار کرد. هر چند هنوز اهداف این پروژه به صورت کامل محقق نشدهاند، اما دستاوردهای بسیار مهمی از این پروژه حاصل شدهاند. هدف از اجرای این پروژه، یافتن نقشه کاملی از میکروبهایی است که به همراه سلولهای بدن انسان، در داخل یا بر روی بدن انسان زندگی میکنند و برای زندگی انسان ضروری هستند.
نتیجه پروژه ژنوم انسان نشان میدهد که انسان از نظر ژنی، حتی از برخی گیاهان نیز، سادهتر است. پس چطور ممکن است که یک چنین رشته ژنی کوتاهی، بتواند موجوداتی این قدر پیچیده را ایجاد کند؟ واقعیت این است که ما آن قدر هم که فکرش را میکنیم، فقط انسان نیستیم. در واقع، ما خودمان بیشتر شبیه یک محیط زیست و اکوسیستم هستیم که میلیاردها موجود غیر خودی نیز، در درون یا بر روی بدن ما، زندگی میکنند. این موجوات ریز، برای فعالیت صحیح بدن ما ضروری هستند و بسیاری از دستاوردهای فیزیکی و حسهای بدن ما، بدون آنها قابل حصول نیست.
نتایج بررسیها نشان میدهند که از نظر تعداد، باکتریهای بدن ما به طور متوسط ۳ الی ۹ برابر سلولهای بدن خود ما هستند؛ یعنی حدود ۷۰ الی ۹۰ درصد سلولهای زنده درون یا روی بدن ما، باکتری هستند. اما از نظر ژنی، وضعیت متفاوت است؛ حدود ۹۹ درصد از ژنهای یکتای موجود در بدن ما، مربوط به باکتریها هستند. ظاهرا از نظر تعداد، ما فقط ده درصد انسان هستیم و از نظر ژنی، ما فقط یک درصد انسانیم. جالب است بدانید که بدن انسان، میزبان بیش از ده هزار گونه باکتری است. اگر معتقد به دیدگاه اقلیت-اکثریتی باشیم (که معمولا هستیم)، از نظر زیستی به سختی میتوانیم خود را انسان بنامیم. ظاهرا، این ماییم که میهمان این باکتریها هستیم.
در مقالهای از اشتون اَپلوایت (Ashton Applewhite)، که در سایت موزه تاریخ طبیعی آمریکا در دسترس است، نقل قولهایی از دکتر مارتین بلیزر (Martin Blaser) آمده است، که مدیر پروژه میکروبیوم انسان بوده است. به عقیده دکتر بلیزر، تعادل خاصی در اکوسیستم درونی بدن انسان است و در اثر مصرف آنتیبیوتیکها، این تعادل به طور کامل به هم خورده است. به خصوص با اصراری که ما در استفاده از این داروها، برای بیماریهای ویروسی، نظیر سرما خوردگی و آنفولانزا داریم؛ بیماریهایی که اساسا خود به خود و بدون آنتیبیوتیک از بین میروند.
استفاده از داروهایی نظیر پنیسیلین یا آموکسیسیلین، در بهترین حالت باعث ایجاد اختلال در رشد باکتریهای موجود در بدن میشود، که اتفاقا در اکثریت مطلق هستند. اما بعضا، مصرف این داروها باعث از بین رفتن باکتریها نیز میشود و تعادل بدن به صورت کامل به هم میریزد. هر چند پس از مدتی سیستم بدن به یک نقطه تعادل جدید همگرا میشود؛ اما معلوم نیست که این نقطه تعادل جدید، برای یک زندگی سالم مناسب باشد یا نه.