26 جولای 2017

سود شش دانگ!

سود شش دانگ!

مدتی قبل، روی یک بیلبورد تبلیغاتی، طرحی را دیدم که مربوط به یک بانک یا موسسه مالی بود. هدف از تبلیغ، تشویق مخاطب به سرمایه‌گذاری بود و عبارتی با این مضمون در طرح دیده می‌شد: سود شش دانگ! اما این چه اشکالی دارد؟ در این پست قصد دارم به یک ترفند شایع تبلیغاتی بپردازم که می‌توان آن را، در رده مغالطات منطقی طبقه‌بندی کرد.

دانگ، واحد تقسیم مالکیت زمین، ملک، مستغلات، خودرو و سایر اشیاء است. از نظر حقوقی نیز، این تقسیم مالکیت، روی کوچکترین اجزای تشکیل دهنده است؛ یعنی وقتی دو نفر در تملک یک خانه شریک هستند، مثلا در آشپزخانه، هال و یا آجرهای ساختمان هم، دقیقا همان نسبت مالکیت کلی را دارند. اغلب موضوع مورد مالکیت، به صورت ۶ دانگ در نظر گرفته می‌شود. احتمالا این عدد، برای راحتی در تقسیم به دو و سه در نظر گرفته شده است.

زمانی که مثلا گفته می‌شود «فلانی مالک شش دانگ این ساختمان است»، منظور این است که «او مالک همه این ساختمان است». حالا وقتی گفته می‌شود «سود شش دانگ»، یعنی چه؟ احتمالا یعنی «همه سودی که قرار است به شما برسد، به شما می‌رسد». این حرف جدیدی نیست و عملا هیچ اطلاعات تازه‎‌ای ندارد. یعنی علی رغم ظاهر فریبنده، واقعا پیشنهاد ویژه‌ای پشت آن نیست.

واحد سنجش سود در نظام مالی، درصد است. اما وقتی کسی بگوید با ما «شش دانگ»، «سه کیلومتر»، «چهار ولت»، «پنجاه نیوتون متر» یا «دویست هزار ژول» سود به دست بیاورید، قطعا اطلاعات دقیقی در مورد میزان واقعی سود، ارائه نکرده است. این نوعی مغالطه است. بدون این که ادعای دقیقی مطرح شود، یک حس منفعت «خیلی خوب» القا می‌شود، که کاملا کاذب است و البته، گوینده هم مسئولیتی در مورد این موضوع ندارد.

این مغالطه را می‌توان از جمله مغالطات تبیینی، و زیر دسته مغالطات آماری و عددی طبقه‌بندی کرد. از طرفی، عبارت «شش دانگ» علی رغم عددی بودن، یک مفهوم کیفی را هم با خود دارد: مالکیت کامل. جایی که موسسات مالی و بانکی باید روی ممیز و ارقام اعشار رقابت کنند، و دقت محاسبات در همین حد باشد، موسسه‌ای از عبارت کیفی «شش دانگ» استفاده می‌کند. بیان کیفی یک کمیت (و بعضا بیان کمی یک کیفیت) می‌تواند مغالطه باشد و از این نظر نیز، اشکال جدی به این تبلیغ وارد است. هر چند، از دیدگاه علم تبلیغات و بازاریابی، مغالطه قطعا یک ابزار مهم و کاربردی است و شاید نتوان به این دلیل، طراح تبلیغ را سرزنش یا بازخواست کرد.

اشتراک‌گذاری این مطلب:
  • facebook
  • twitter
  • gplus

با من در شبکه‌های اجتماعی همراه باشید:

دیدگاه خود را بیان کنید

دیدگاه‌ها