13 آوریل 2016

کمال‌گرایی: بیماری فردی یا سرمایه اجتماعی؟

کمال‌گرایی: بیماری فردی یا سرمایه اجتماعی؟

چند روزی است که مشغول کارهای فنی فرادرس هستم که به سیستم‌های پرداخت آنلاین بانک‌های ایران مربوط می‌شود. تقریبا همه از معماری و استاندارد مشترکی استفاده می‌کنند. اما برنامه‌های نوشته شده و چارچوبی که برای این سیستم‌ها تعریف شده است، به غایت بی‌نظم و بد سلیقه است. اگر قرار باشد بخش‌های درونی این سیستم هم به همین بی‌نظمی پیاده‌سازی شده باشند، درست کار کردن آن، واقعا حیرت انگیز است. کار می‌کند؛ اما دلیل از کار افتادن‌های گاه و بی‌گاه این نوع سیستم‌ها در ایام مختلف سال، شاید همین غیر بهینه و بد سلیقه بودن‌ها باشد.

در مقابل، بعضا چشمم به برنامه‌هایی می‌افتد که دوستان فرنگی نوشته‌اند و مجبور می‌شوم به مقتضای کارم، آن‌ها را مطالعه کنم. در اکثر موارد، این کدها با توضیحات و کامنت‌های بسیار کامل و با رعایت اصول فنی نوشته می‌شوند؛ از نظر زیبایی ظاهری و انتخاب کلمات و اسامی هم، اغلب در بهترین حالت ممکن هستند. واقعا از خواندن این برنامه‌ها لذت فراوان می‌برم و نویسندگان این برنامه‌ها را تحسین می‌کنم که این قدر در کارشان ظرافت داشته‌اند.

احتمالا شما هم مشابه این احساس لذت و تحسین را، در زمان مشاهده یک فیلم خارجی یا مطالعه یک کتاب یا مقاله خارجی، تجربه کرده باشید. این که واقعا این قدر به کارشان اهمیت و ارزش می‌دهند و به دلیل این که امضایشان پای یک کار است، تا این حد مقابل آن امضا احساس مسئولیت دارند، واقعا تحسین برانگیز است. البته، در ایران عزیزمان نیز، افراد این چنینی هستند که با ظرافت و سلیقه، کارشان را انجام می‌دهند؛ اما متأسفانه تعداد این افراد در کشورمان، بسیار اندک است و ما در این موضوع خاص، جامعه‌ای فقیر محسوب می‌شویم.

اغلب کمال‌گرایی به صورت یک اختلال شخصیتی و روانی طبقه‌بندی می‌شود، که می‌تواند موجب بروز مشکلاتی برای خود فرد کمال‌گرا و یا اطرافیان وی شود. این افراد، عادت دارند به جای قبول و تسلیم در برابر هر چیز واقعی، آن را به کامل‌ترین شکل ممکن تبدیل کنند؛ حتی اگر کاری غیر ممکن باشد. ایشان مستقل از توانایی و امکانات، قصد دارند در همه جنبه‌های زندگی، به کمال مطلوب خود دست یابند. طبعا این کما‌ل‌گرایی در همه سطوح زندگی، پدیده معقول و پسندیده‌ای نیست و فرد کمال‌گرا، خود بیش از هر فرد دیگری آسیب خواهد دید.

در مقابل، افرادی هم هستند که نوعی خفیف و کنترل شده از کمال‌گرایی را، در کار یا بخش مشخصی از زندگی اعمال می‌کنند. این افراد به زعم من، سرمایه‌های یک جامعه هستند و وجودشان، برای رشد و تعالی آن جامعه، ضروری است. زمانی که یک کارگر پیچی را با دقت بیشتری محکم می‌کند؛ یک معلم با ظرافت بیشتری دانش‌آموزان را تعلیم می‌دهد؛ یک پزشک با سلیقه و حوصله بیشتری شرایط بیمارش را رصد می‌کند؛ یک معمار با توجه بیشتری ساختمانی را بنا می‌کند؛ و یک کارشناس با وسواس بیشتری پرونده زیر نظرش را بررسی می‌کند؛ آن زمان، جامعه گامی بزرگ به سمت رشد برخواهد داشت. چرا که همه آحاد جامعه، ناظر بر کار یکدیگر هستند و روزی می‌رسد که برکت ناشی از این نگرش، نصیب همه جامعه می‌شود.

کمال‌گرایی در نوع حاد و پیشرفته آن، قطعا یک بیماری است؛ اما این به معنی بی‌نیازی فرد و جامعه از حرکت به سوی کمال و تعالی نیست. افرادی که در کارشان درستکارند و همواره احترام امضای خودشان در پای کارشان را نگه می‌دارند، سرمایه‌های بزرگی برای جامعه هستند. امیدوارم تعداد این سرمایه‌ها در جامعه ایران، افزایش یابد و بیش از این، در این مورد خاص فقیر نمانیم. این موضوع محقق نخواهد شد، مگر با همکاری همه افراد جامعه. فردای یک کشور و جامعه، دقیقا همین امروز در حال ساخته شدن است؛ زمانی که یک کار هر چند کوچک انجام می‌دهیم. برایند همین کارهای کوچک و کیفیت آن‌هاست که آینده خوب یا بد را برای کشور، جامعه و فرزندان ما رقم خواهد زد.

اشتراک‌گذاری این مطلب:
  • facebook
  • twitter
  • gplus

با من در شبکه‌های اجتماعی همراه باشید:

دیدگاه‌ها

  1. احمد
    ۲۸ فروردین ۱۳۹۵

    یک اصل هست به نام اراده معطوف به قدرت .مثلا وقتی ما به فقیری کمک می کنیم در واقع از اینکه به او کمک کرده ایم راضی نیستیم چون توانسته ایم از طریق کمک به او در خود احساس رضایت کنیم خوشحالیم .

  2. احمد
    ۲۸ فروردین ۱۳۹۵

    و این منیت در همه کارهای انسانی هست .باید بتوانیم فرهنگی تزریق کنیم که هم ما که agent هستیم و هم جامعه سودش ماکزیمم بشه.

  3. ناشناس
    ۸ خرداد ۱۳۹۶

    شاید نتونم در مورد بخشهای دیگه کشور نظری بدم ولی به عنوان یکی از برنامه نویسان این کشور که تجربه کار توی دو شرکت رو داشتم میتونم بگم دست کم تو حوزه کاری ما امنیت شغلی برای برنامه نویسان وجود نداره
    مسایل غیر حرفه ای بین همکاران خیلی زیاده
    روحیه تیمی اصلا توی شرکتها نه تنها تقویت نمیشه بلکه انقدر درگیر مسایل حاشیه ای میشیم که اصل مطلب یادمون میره

دیدگاه خود را بیان کنید

دیدگاه‌ها