8 آگوست 2017

ژن خوب، ژن بد اخلاق

ژن خوب، ژن بد اخلاق

اواخر تیر ماه ۱۳۹۶ بود که در مصاحبه‌ای [+]، «حمیدرضا عارف» پسر دکتر عارف، موضوع جنجالی «ژن خوب» را مطرح کرد، که واکنش‌های زیادی هم در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات در پی داشت. چند روز پیش نیز، سخنرانی «لیلی گلستان» دختر ابراهیم گلستان، در یک رویداد TEDx در تهران، با عنوان «خواستم، شد» منتشر گردید. نکات مثبت و منفی فراوانی در هر دو مورد وجود دارند. اما من تمایل دارم، یک اشتباه منطقی مشترک در میان دو پدیده مورد اشاره را، در اینجا بیاورم.

حمیدرضا عارف، موفقیت خودش را، که در اثر فعالیت‌های شفاف اقتصادی به دست آمده‌اند، به داشتن ژن خوب ربط می‌دهد، که از پدر و خانواده به او به ارث رسیده است. صد البته، بخش قابل توجهی از استعدادهای کاری و مهارتی فرد، اساسا به صورت ارثی، نصیب او می‌شوند. اما بخش مهمی از وراثتی که در خصوص پسر دکتر عارف اتفاق افتاده است، روند عادی دریافت ۲۳ جفت کروموزوم از پدر و مادرش نیست؛ بلکه ایشان بسیار بیشتر از این تعداد کروموزم مادی را، در قالب میراث غیر زیستی از والدین و خانواده‌اش دریافت کرده است. اما این که ایشان اصرار دارد که دلایل موفقیت خودش را، صرفا به تلاش فردی و البته میراث ژنتیکی‌اش تقلیل دهد، یک مغالطه منطقی است که با نام مغالطه علت جعلی (False Cause) شناخته می‌شود. پیش از این، در این پادکست [+] به بررسی این نوع مغالطه پرداخته‌ام.

در مورد دوم، لیلی گلستان سخنرانی‌اش را با ذکر نکاتی از پدرش شروع کرد، که البته وجود این خصوصیات در ابراهیم گلستان، در جامعه و فرهنگ ایران، چندان غریب و نادر نیست. موفقیت مهم و اصلی لیلی گلستان، که در سخنرانی نیز به آن پرداخت، نگارخانه‌داری و مدیریت گالری است. در همین سخنرانی، او در مورد آثار سهراب سپهری می‌گوید که از قبل در خانه‌شان بوده است؛ در مورد خانه و گاراژی می‌گوید که در منطقه دروس (خیابان کماسایی) قرار دارد و پدرش آن زمان به صورت خالی در اختیارش قرار داد؛ در مورد این می‌گوید که با روزنامه‌ها هماهنگ می‌شود تا در مورد گالری‌اش گزارش بنویسند. نهایتا نیز، بیشترین سهم در موفقیتش را، صرفا به تلاش و سختی کشیدن‌های خودش می‌داند.

صحبت‌های لیلی گلستان هم دارای مغالطه علت جعلی است؛ اما تفاوت مهمش با پسر عارف، در این است که او حتی «ژن خوب» را هم ذکر نکرد و به صورت کلی، رسیدن هر گونه میراث زیستی و غیر زیستی از طرف ابراهیم گلستان را، نادیده گرفت. البته، شاید این موضوع، به حس نه چندان خوب لیلی گلستان، نسبت به پدرش بر می‌گردد و دوست ندارد وزن زیادی به «ژن بد اخلاق» بدهد.

امیر میرمیرانی (معروف به جادی) هم این مطلب [+] را در خصوص سخنرانی لیلی گلستان نوشته است، که مطالعه آن را توصیه می‌کنم. البته، من به اندازه او بدبین نیستم و معتقدم، موفقیت الزاما نیاز به داشتن پدری مثل عارف، پدری مثل ابراهیم گلستان یا مواردی نظیر این نیست. این‌ها موفقیت را تسهیل می‌کنند، اما نه شرط لازم هستند و نه شرط کافی.

در نقد واکنش‌های افراطی به سخنان پسر عارف هم، مایلم یک نکته مهم را متذکر شوم. بسیاری از نقد کنندگان نیز، رانت موروثی پسر عارف یا دختر گلستان را، تنها دلیل موفقیت آن‌ها معرفی می‌کنند. این هم، خودش یک مغالطه علت جعلی است. چرا که داشتن یک پدر سرشناس، شرط کافی برای موفقیت نیست. همان طور که پسران همه سیاستمداران ایران الزاما مثل پسر عارف نیستند و یا دختران همه نویسندگان ایران، مثل لیلی گلستان، مدیر گالری موفقی نشده‌اند. در نقد این سخنان، بسیاری از افراد خودشان دچار همان مغالطه‌ای می‌شوند که نسبت به آن، نقد دارند؛ پس مراقب باشیم.

اشتراک‌گذاری این مطلب:
  • facebook
  • twitter
  • gplus

با من در شبکه‌های اجتماعی همراه باشید:

دیدگاه‌ها

  1. وحید
    ۹ مهر ۱۳۹۶

    به نظر بنده , “ژن خوب” ,شرط لازم موفقیت است , اما شرط کافی ان با درصد ضعیفی نیست .تا ۹۰ درصد ژن خوب , کاراست , الباقی جامعه .

    در جامعه ای که فرصت برابر , برای همه افراد وجود ندارد ,نباید توقع اندیشه ای غیر از این داشت که .من شرایط کافی برای” شدن “نداشتم.

دیدگاه خود را بیان کنید

دیدگاه‌ها